
در گذر تاریخ، هیچ نیرویی به اندازهٔ علم زندگی بشر را دگرگون نکرده است. علم تنها یک مجموعه دانش نیست؛ بلکه نفس تازهای است که در کالبد تمدن انسان دمیده شده است. امروز، ما در جهانی زندگی میکنیم که مرزهای واقعیت و خیال، هر روز با دستاوردهای علمی در هم میآمیزد. پزشکی، با واکسنها و جراحیهای پیشرفته، مرگ را به تأخیر انداخته، فناوریهای ارتباطی، جهان را به دهکدهای کوچک تبدیل کرده، و هوش مصنوعی در حال بازتعریف مفهوم خلاقیت است. ما بر صندلی راحتی خانههایمان مینشینیم و با یک کلیک، کهکشانها را میکاویم یا با فرهنگی در آن سوی جهان گفتگو میکنیم. اینها افسانه نیست، معجزهٔ علم است.
اما تأثیر علم عمیقتر از این حرفهاست. علم به ما آموخته که چگونه بیندیشیم: منتقد باشیم، پرسشگر باشیم و هیچ حقیقتی را بیچرا نپذیریم. این چراغ راهنمای فکری، بزرگترین میراث علم برای بشریت است. با این حال، در اوج این پیشرفت، مسئولیت ما نیز سنگینتر شده است. آیا از دانش برای ساختن جهانی عادلانهتر و صلحآمیزتر استفاده میکنیم، یا آن را به سلاحی برای تخریب تبدیل میکنیم؟ پاسخ این پرسش، نه در آزمایشگاه، که در وجدان تکتک ما نهفته است.





